تو می خواهی منو تنها بذاری

امروز لحظه ی سخت جدایی است

 

امروز روز مرگ نگاهی است

 

لحظه ی عاشقانه خفتن

 

نگاه عاشقانه مردن

 

امروز از آسمان اشک می آد

 

غصه می آد،غبار و ماتم می آد

 

امروز دلت می ره به آسمون

 

پر می کشه از دنیای قرون

 

تو می خواهی منو تنها بذاری

 

بری غم رو،رودلم جابذاری

 

امروزشاپرک ها می میرند

 

قاصدک ها پرپر،عاشقانه می گریند

 

امروزبدترین روززندگی

 

تومی خواهی منو تنهابذاری

 

تومی ری غم می مونه توی دلم

 

چه آسون دل بستم به نگاهت

 

چه دل کندن سخت است از صدایت

 

چه عاشقانه من تورابوسیدم

 

تاصبح بر بالینت نالیدم

 

امروزمی خوای به دیار عاشقان کوچ کنی

 

بروی خیالاتم راهمگی پوچ کنی

 

تومی خواهی منو تنهابذاری

 

بری اشک واسه من جابذاری

 

تومی خواهی بری به شهر عاشقان

 

بری به کوچه باغ زندگی به دیار عاشقان

 

امروزلحظه ی سخت مردن است

 

غم انگیزترین لحظه ی عاشقانه خفتن است

 

بارفتنت همه چیزبرایم کور می شود

 

آسمان تیره وتار وبی نور می شود

 

به کجاپناه برم از غم بی کسی

 

بی یار شدم مردم از دلواپسی

 

تورفتی وخاطراتت بر جاست

 

خنده هایت،گریه هایت بریادهاست

 

تومی خواهی منو تنهابذاری

 

بری و ناله و غم رو دلم جا بذاری

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد