ننال از زندگی

صحبت از غم و دلدادگی مکن

شکایت ازغصه وویرانگی مکن

آن قدر ننال از غم غربت وبی کسی

ناله از عشق و دیوانگی مکن

بیالحظه هامان به شادی گذریم

صحبت از جفاوبی دادگی مکن

بامهربانی درزندگی قدم بزن

نرو به دیار غربت دل شیفتگی مکن

زندگی سرشار ازتازگی است

صحبت از بدی و کهن زندگی مکن

لحظه ها درپس لحظه ها می گذرند

بیا عمرعزیزرا با بی حوصلگی مکن

ازبهارزندگی وآشنایی هابگو

صحبت از نبود عشق و جاودانگی مکن

توکه بامحبت وسادگی آشنا شدی

چرا می نالی؟صحبت از غم سادگی مکن

زندگی رسم بهتر دیدن است

بازندگی کج وخشم دیدگی مکن

اگرخواهی این گونه گذرد عمرگران

پیشنهاد این است بروی زندگی مکن
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد